چرا کیفیت رشد نقدینگی مهمتر از کمیت آن است
تاریخ انتشار: ۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۱۰۹۱۵
اقتصاد ایران برای کاهش تورم و به طور همزمان افزایش درآمد سرانه حقیقی، به جای توسل صرف به ابزارهای سلبی مانند کنترل رشد نقدینگی، به اقدامات ایجابی و رونقبخش اقتصاد مانند ساخت مسکن و تأمین مالی دیگر طرحهای مولد و پیشران نیاز دارد.
به گزارش ایران اکونومیست، متوسط رشد نقدینگی در ایران طی 50 سال 27 درصد بوده که عدد بالایی در قیاس با عموم کشورهای جهان به حساب میآید و همانطور که بارها در فضای رسانهای کشور عنوان شده است، این مسأله یعنی رشد نقدینگی بالا مهمترین عامل ایجاد تورمهای دو رقمی در بلندمدت بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرچه همبستگی بالای میان رشد نقدینگی و تورم امری قطعی و غیرقابل انکار است، اما از این واقعیت نمیتوان نتیجه گرفت که هرگونه رشد نقدینگی فارغ از کیفیت و چگونگی آن به صورت کامل اثر خود را در تورم تخلیه میکند. همچنانکه رشد نقدینگی در صورت ثابت بودن میزان کالاها و خدمات مبادلاتی، منجر به تورم میشود، در صورت افزایش میزان اقلام قابل مبادله، افزایش متناسب در حجم پول موجب تورم نمیشود؛ چرا که با رشد حجم اقلام قابل مبادله، مصارف مبادلاتی جدیدی برای پول ایجاد شده و این مصارف جدید بخشی از پول موجود را به خود جذب میکند.
باید توجه داشت که اولاً خلق نقدینگی جدید توسط شبکه بانکی و عمدتاً در قالب پرداخت تسهیلات و بهره صورت میگیرد؛ ثانیاً خلق نقدینگی از لحاظ تخصیصی میتواند ناظر به یکی از دو حالت مولد (ایجادکننده ارزش افزوده ) و یا غیرمولد (بدون ایجاد ارزش افزوده) باشد.
*جزئیات کیفی از افزایش نقدینگی
نتیجه خلق نقدینگی در حالت اول، که معطوف به سرمایهگذاریهای مولد در محصولات قابل مبادله است، رشد اقتصادی بدون تورم است؛ چرا که رشد نقدینگی با رشد سطح کالاها و خدمات قابل مبادله همراه میشود.
خلق نقدینگی غیرمولد نیز به دو شکل قابل انجام است، اول اینکه خلق نقدینگی برای خرید کالاها و خدمات، یعنی افزایش تقاضا بدون آنکه منجر به افزایش عرضه یا ظرفیت تولید شود ، مانند وام ودیعه مسکن با تسهیلات خرید خدمات مسکنی که در این حالت قیمت کالا یا خدمت مورد نظر افزایش مییابد و به رشد تورم منتهی میشود. دوم خلق نقدینگی برای تزریق به داراییهاست، مانند خلق نقدینگی جهت خرید زمین، مسکن، ارز، سکه و سهام بورسی که در این صورت با تزریق پول جدید قیمت کالاها، خدمات و یا داراییها افزایش یافته و حباب قیمتی شکل میگیرد.
*خلق نقدینگی غیر مولد به تورم ختم میشود
در همین راستا، احمد قدسی، کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به اثرات رشد نقدینگی در قالب تزریق به داراییها در گفتوگو با خبرنگار فارس گفت: این نوع افزایش قیمت اگر ناظر به ارز و زمین باشد، از مسیر افزایش هزینههای تولید، منجر به افزایش قیمت تمام شده کالاها و خدمات مصرفی نیز میشود.
وی افزود: خلق نقدینگی غیرمولد موجب ایجاد تورم، پیدایش چرخههای رونق و رکود و کاهش رشد اقتصادی میشود.
قدسی تاکید کرد: با توجه به نکات فوق، مهمتر از کمیت رشد نقدینگی، کیفیت رشد آن است، در صورتیکه نقدینگی خلقشده کیفیت بالایی داشته باشد، به این معنا که رشد نقدینگی از محل ایجاد زنجیره ارزش بالا مانند ساخت مسکن، تأمین مالی پروژههای ملی اولویتدار به صورت شرکت سهامی پروژه و ... دارای آثار جانبی مثبت باشد و اشتغال ایجاد کند، هم رشد اقتصادی ایجاد کرده و هم آثار تورمی نخواهد داشت.
*عرضه زمین و ساخت مسکن چگونه به عنوان موتور ضد تورم عمل میکند
به گزارش فارس، خلق نقدینگی کلانمقیاس جهت ساخت مسکن همراه با عرضه زمین دولتی، از چند جهت نیروهایی در مقابل تورم ایجاد میکند. اولین نیروی این راهکار، عرضه زمین به عنوان دارایی جدید است که به اقتصاد اضافه شده و باعث بزرگ شدن اقتصاد میشود که بخشی از نقدینگی جذب آن میشود.
از سوی دیگر با فعال شدن تولیدات وابسته به مسکن، صنایعی که در حال حاضر تولید کمتر از ظرفیت داشته و دچار کمبود تقاضا هستند، اقدام به افزایش تولید میکنند؛ همچنین در صورت تداوم تقاضا و نیاز بازار، صنایع و کسب و کارهای کوچک به صورت پیشینی مانند کاشی و سرامیک و به صورت پسینی مانند لوازم خانگی و فرش توسعه مییابد که در هر دو صورت به معنای رشد عرضه کل اقتصاد است.
همچنین مسکنهای در حال تولید یا تولیدشده، داراییهایی جدید و قابل مبادلهای هستند که مبادلاتشان بخش قابل توجهی از نقدینگی را به خود جذب میکند. به دلیل اینکه بخشی از منابع مالی ساخت مسکن توسط متقاضیان تامین میشود بخشی از نقدینگی موجود که امکان گردش در بازار ارز و زمین را دارد هم صرف تولید خواهد شد.
مسکن سهم بالایی در تورم عمومی دارد، با افزایش عرضه مسکن قیمت مسکن کاهش یافته و به کنترل تورم کمک میکند.
لازم به تاکید است، با ساخت مسکن تورم انتظاری در این بخش کاهش یافته و افرادی که انتظار سود بالاتر از خرید و فروش مسکن نسبت به سایر بخشها را دارند، از این بخش خارج میشوند.
از طرفی، به علت رشد مقیاس تولید، روشهای مبتنی بر مقیاس بالا و صنعتیسازی مسکن صرفه یافته و منجر به رشد بهرهوری میشوند.
*بررسی ظرفیت رشد نقدینگی در کشور
با توجه به نکات ذکر شده و همچنین رعایت قواعدی که در خصوص نحوه تخصیص تسهیلات بانکی ذکر شد، باید به این پرسش پاسخ دهیم، به چه میزان امکان تأمین نقدینگی در اقتصاد وجود دارد؟ در این راستا، کارشناسان اقتصادی معتقد هستند، تقریباً به میزانی که بخش واقعی اقتصاد برنامه عملیاتی و توان جذب و مدیریت اعتبارات جهت به کارگیری نهادههای تولید و ایجاد محصولات دارای تقاضا را داشته باشد. به عبارت دیگر به مقدار ظرفیتهای خالی اقتصاد کشور که مبادلهپذیر باشند، میتوان تخصیص تسهیلات داشت و نگرانی از اثرات تورمی آن نداشت.
به گزارش فارس، تورم شاخهای در سمت عرضه اقتصاد و حجم داراییهای قابل مبادله دارد که کمتر به آن توجه میشود و ضعف آن منجر به افزایش تورم و تقویت آن منجر به کاهش تورم میشود. به عبارت دیگر کلیه اقلام قابل مبادله از جمله کالاها و خدمات و همچنین داراییهای مبادلاتی، ظرفیت جذب نقدینگی داشته و موجب خنثیسازی و کاهش تورم میشوند.
پایان پیام/
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: رشد نقدینگی کالاها و خدمات قابل مبادله خلق نقدینگی ساخت مسکن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۱۰۹۱۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حساسیت هایی که در نماینده، روشنفکر و مردم نیست
چرا رویکرد «استیو هانکه» برای مهار تورم کشور نشدنی است؟ برای پاسخ، لازم است ویژگی های تورم را در کشور از دیدگاه سیستمی بشناسیم:
- تورم موضوعی است که غبارش بر همه کس و همه چیز می نشیند، به عبارت دیگر، تورم موضوعی «کلان مقیاس» است. در ایجاد تورم، عامل (factor) های بسیار دخالت دارند. برخی از این عوامل، «اَبَرعامل» (meta-factor) اند، یعنی در درون خود عوامل پایین دست عدیده دارند. به برخی از این «اَبَرعامل» های مربوط به تورم اشاره می شود:
- سیاست گزاری، تصمیمات و اقدامات داخلی و خارجی حکومت بر تورم اثر مستقیم و غیرمستقیم دارد. مثلاً ممکن است تصویب یک قانون جدید، اعلان جنگ و صلح، حتی قهر و آشتی بین یک حکومت با حکومت دیگر موجب افزایش یا کاهش یا تورم شود.
- طیف رنگین از دخالت عوامل انسانی بر تورم اثر می گذارد. این دخالت ها گوناگون است. در یک سر این طیف، دخالت گروه های دارای قدرت و ثروت است که با ثروت اندوزی بیشتر و در کشور ما با کسب رانت های شگفت (مانند ماجرای چای دبش) موجب تورم می شود. در سر دیگر این طیف، دغدغه ها، رفتارها و بازتابهای مردم عادی و محرومان از ثروت و قدرت که نگران سرپناه و نان شب اند، با روی آوردن به انواع روش های حفظ خویش در برابر فقر نیز موجب افزایش تورم می شوبد. یعنی بازتاب روانی مردم هم بر تورم مؤثر است.
- زیرساخت های کلان کشور بر تورم اثر می گذارد. برای نمونه، در این سال ها نسبت هزینه های جاری به عمرانی دولت در حدود ۹ بر یک است. به زبان ساده، اگر دولت یک دیوار آجری به طول یک متر در جایی بسازد که هزینه ی تمام شده اش ۱۰۰ واحد پولی باشد، ۱۰ برای قیمت زمین و آجر و ۹۰ واحد پولی برای دستمزد، مدیریت، رفت و آمد و غیره هزینه می کند. جالب این است که در گزارش برخی از شهرداری ها دیده ام که مدعی اند که با همان ۱۰۰ واحد پولی ۱۸ متر دیوار می سازند (یعنی نسبت هزینه جاری به عمرانی ۵/۰ است). حتی اگر گفته شود که گزارش آن شهرداری ها ۵۰ درضد خطا دارد، دولت یک متر دیوار می سازد و برخی شهرداری های مدعی ۹ متر!
نمونه ی دیگر، سیاست های مالیاتی کشور ممکن است بر تورم اثر بگذارد. در حدود نیمی از درآمدآفرینان کشور یا از پرداخت مالیات معاف اند و یا اصلا مشمول مالیات نیستند، دولت اگر همین درآمدهای مالیاتی را می داشت، می توانست کمتر پول چاپ کند.
- وضعیت کشور دچار تغییر و تحول مستمر است. یعنی وضعیت کشور متغیر و دینامیک است. این را می توان از خبرساز بودن کشور در مقایسه با بسیاری از ۱۹۴کشورهای دیگر مثلا مالزی یا هلند یا اندونزی دریافت. متأسفانه این تغییر و تحولها و خبرساز بودن، نماد ثبات و توسعه نیست، بلکه در درون و بیرون به عنوان ناپایداری به شمار می آید و عمدتا اثر نامطلوب بر تورم می گذارد.
- نفتی بودن کشور موضوعی است که بسیاری از مبارزان و کنشگران در گذشته به آن کمتوجهی کردند. «نفتی بودن» هم مانند دود سیاه بر تمام حرکات و سکنات ما نشسته است، بی آن که خود حس کنیم. ما دچار سیاست نفتی، اقتصاد نفتی، فرهنگ نفتی، حرکات و سکنات نفتی و حتی شخصیت نفتی هستیم. وقتی تعدادی از نمایندگان مجلس استرالیا از نخست وزیر رسماً پرسیدند که چرا میز جلسه اتاقش را تغییر داد و چه مصلحتی سبب شد که یک میز خوب را عوض کند، این پرسش برای ما عرف نیست. نه فقط نمایندگان مجلس ما چنین حساسیتی ندارند، این چنین حساسیت و پرسشگری در میان روشنفکران، اندیشمندان، کنشگران اجتماعی و مردم عادی ما نیست.
این ویژگی در فرد، «اخلاق نفتی» است و در جامعه، «فرهنگ نفتی» است. این همان خاک مرده ی «نفتی بودن» است که بر همه ما ریخته اند و به نوعی «بیحسی نفتی» یا «بیهوشی نفتی» ایجاد کرده است؛ سیاست، اقتصاد، فرهنگ و روان فردی و جمعی ما عمیقاً به آن مبتلا است و اصلاً احساس بیماری نمی کنیم. با چند ماه زندگی در بطن جامعه ی غیرنفتی، «بیهوشی نفتی» مانند مستی از سر می رود و یک چند خمار زندگی واقعی روی می نماید. نفتی بودن کشور در مقایسه با سایر کشورها، مانع بزرگی در برابر شدنی بودن توسعه و نیز نشدنی بودن چاره ها برای مهار تورم است (در این باره خواهم نوشت).
جمع بندی
- تورم موضوعی واقعی و برآیند ابرعامل های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، انسانی و فیزیکی دخیل است.
- ابرعامل های تورم در یک شبکه ی درهم تنیده، اثرگذاری و اثرپذیری می کنند (این تعریف وضعیت پیچیده است).
- افزایش حجم پول یکی از عوامل تبعی افزایش تورم است.
- برای تشبیه، کشور مانند یک بیمار، دچار تب شدید بر اثر عفونت تورم مخرب است که در صورت بی مهار شدن، خطر مرگ دارد. هر روز حجم پول مانند غدد چرکین افزایش می یابد و عفونت فراگیرتر می شود. وقتی عفونت نباشد، غدد چرکین هم نخواهد بود. ولی غدد چرکین، پدیدآورنده ی عفونت نیست، بلکه نشانه ی عفونت است، مانند حجم پول و تورم، هر دو ناشی از مشکلات ساختاری، کارکردی، ایمنی و پایداری کل بدن است.
ممکن است گفته شود که درست است که افزایش حجم پول خود ناشی از مشکلات بنیادین و اجتناب ناپذیر است، ولی نه مثلاً خلق پول به میزان ۶ همت (هزار میلیارد تومان) در ۲۴ ساعت. یعنی می توان کمتر پول چاپ کرد ولی چنین نمی کنند. حتی اگر این گفته درست باشد، چاپ پول بیشتر یکی از عوامل از انبوه عوامل تورم زا است.
- برگردیم به پرسش آغازین، «چرا راه حل استیو هانکه برای مهار تورم کشور نشدنی است؟». راه حل پیشنهادی هانکه به افزایش غده های چرکین حجم پول می پردازد و به ساختارها و سازوکار سیستم پدیدآورنده افزایش حجم پول نمی پردازد. به عبارت دیگر، پیشنهاد هانکه «تک عاملی» (single factor) است. در این میان یک خطای منطقی بسیار رایج در اظهارات هانکه است و آن خطا بین دلیل (sign) و علت (cause) است. دود، دلیل آتش است، علت آتش نیست. افزایش حجم پول، «دلیل» تورم است، «علت» تورم نیست.
- در سال ۱۹۶۸ وست چرچمن، یکی از پیشگامان و اعاظم علوم سیستم ها، در کتاب کلاسیک «رویکرد سیستم ها» (Systems Approach) ادعا کرد که چاره های «تک عاملی» برای موضوع های واقعی «کلان مقیاس» نشدنی است. درهمان کتاب، این ادعا را برای رفع مشکل «رفع گرسنگی» در جهان آزمود و با نشدنی بودن آن را نشان داد.
*عضو هیات علمی دانشگاه امیرکبیر
بیشتر بخوانید:
کسانی می خواهند گاو اردک بزاید همه می بازیم با دروغ و فریب و بی انصافی انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است استالین و پژوهش های جانبدارانه راهحل نظریهپرداز توسعه دانشگاه جان هاپکینز برای تورم ایران۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902353